مخفف RR
Round Robin
31
زمانبندی نوبت گردشی RR یکی از قدیمیم ترین , ساده ترین , عادلانه ترین و رایجترین الگوریتم های زمانبندی است و از نوع غیر انحصاری (preemptive) میباشد. این الگوریتم شبیه FCFS است ولی به هر پردازش حداکثر به میزان زمانی مشخصی CPU داده میشود.
به عبارتی دیگر یک واحد کوچک زمانی به نام کوانتوم زمانی (time quantum) با برش زمانی (time slice) تعریف میشود که معمولاً بین 10 تا 100میلی ثانیه است و هر پروسس حداکثر به این میزان میتواند CPU را در اختیار بگیرد. هنگامی که پردازشی CPU را در اختیار دارد دوحالت ممکن است رخ دهد .
یا انفجار محاسباتی جاری کمتر از یک کوانتوم زمانی است که در این حالت پردازش داوطلبانه CPU را رها میکند و منتظر اتمام عملیات I/O میشود (مانند FCFS) و یا اینکه انفجار محاسباتی بیشتر از یک کوانتوم زمانی است که در این حالت تایمر یک وقفه به سیستم عامل میدهد و سیستم عامل با تعویض متن (Context switch) CPU را از پردازش جاری گرفته و آن را به ته صفآماده میفرستد, سپس از ابتدای صف آماده, پردازش دیگری را جهت اجرا انتخاب میکند :
از این روش در سیستمهای اشتراک زمانی استفاده شده تا زمانهای پاسخ برای کاربران محاورهای بصورت مناسب گارانتی شود.
حد بالای کوانتوم زمانی بایدبه قدری باشد که زمان پاسخ دهی مناسبی داشته باشیم.
حد پایین برش زمانی توسط دو عامل تعیین میشود یکی اینکه باید این برش خیلی بزرگتر از زمان تعویض متن باشد مثلاً هزاران برابر.
دیگر آنکه مقدار برش زمانی بایستی کمی بزرگتر از زمان لازم برای یک فعل و انفعال نوعی باشد چرا که در غیر اینصورت هر کار کوچکی نیاز به چندین برش زمانی خواهد داشت و کارایی سیستم به علت تعویض متنهای متعدد کم میشود.
یک قاعده سرانگشتی این است که go درصد انفجارهای محاسباتی باید کوتاهتر از کوانتوم زمانی باشند و در عمل برا یاین امر برش زمانی را حدود 100 میلی ثانیه در نظر میگیرند.
ارسال نظربه عبارتی دیگر یک واحد کوچک زمانی به نام کوانتوم زمانی (time quantum) با برش زمانی (time slice) تعریف میشود که معمولاً بین 10 تا 100میلی ثانیه است و هر پروسس حداکثر به این میزان میتواند CPU را در اختیار بگیرد. هنگامی که پردازشی CPU را در اختیار دارد دوحالت ممکن است رخ دهد .
یا انفجار محاسباتی جاری کمتر از یک کوانتوم زمانی است که در این حالت پردازش داوطلبانه CPU را رها میکند و منتظر اتمام عملیات I/O میشود (مانند FCFS) و یا اینکه انفجار محاسباتی بیشتر از یک کوانتوم زمانی است که در این حالت تایمر یک وقفه به سیستم عامل میدهد و سیستم عامل با تعویض متن (Context switch) CPU را از پردازش جاری گرفته و آن را به ته صفآماده میفرستد, سپس از ابتدای صف آماده, پردازش دیگری را جهت اجرا انتخاب میکند :
از این روش در سیستمهای اشتراک زمانی استفاده شده تا زمانهای پاسخ برای کاربران محاورهای بصورت مناسب گارانتی شود.
حد بالای کوانتوم زمانی بایدبه قدری باشد که زمان پاسخ دهی مناسبی داشته باشیم.
حد پایین برش زمانی توسط دو عامل تعیین میشود یکی اینکه باید این برش خیلی بزرگتر از زمان تعویض متن باشد مثلاً هزاران برابر.
دیگر آنکه مقدار برش زمانی بایستی کمی بزرگتر از زمان لازم برای یک فعل و انفعال نوعی باشد چرا که در غیر اینصورت هر کار کوچکی نیاز به چندین برش زمانی خواهد داشت و کارایی سیستم به علت تعویض متنهای متعدد کم میشود.
یک قاعده سرانگشتی این است که go درصد انفجارهای محاسباتی باید کوتاهتر از کوانتوم زمانی باشند و در عمل برا یاین امر برش زمانی را حدود 100 میلی ثانیه در نظر میگیرند.