لغتنامه مخفف
مرجع آشنایی با تعاریف و تفسیر کلمات
صفحه نخست
دستهبندی
کامپیوتر و فناوری
علمی
پزشکی
سازمانی
موسیقی
ورزش
مکان و موقعیت
عمومی
برند
تخصصی
جانوران
فیلم و هنر
اسم
خوردنی
درباره ما
تماس با ما
لغت نامه - معانی کلمات
کلمه با حرف ب
تمامی کلمات یا اسمهایی که با ب شروع میشوند:
بابک
باجناق
بادام زمینی
بادام هندی
بادم
بادمجان
باربیکیو
بارداری
بارداری ناخواسته
باریستا
بازآفرینی
بازارچه
بازتولد
بازسازی
بازو
بازی
بازی آنلاین
بازیکن
بازیگر
بازیگوش
باوان
باکره
بایسکشوال
بایکوت
ببر
بد بچ
بدرقه
بدمینتون
بدهکار
برائت
برتری
برده
برنا
برنامهنویسی
برونگرا
برونگرایی
بریچ
بسکتبال
بشارت
بشرا
بشیر
بصیرت
بغی
بلاکچین
بلاگر
بلدرچین
بلند قامت
بلوتوث
بلک فرایدی
بنفیت
بنیادگرایی
به تنگ آمدن
بهادر
بهار
بهاران
بهاره
بهارک
بهداد
بهدخت
بهدیس
بهراد
بهرام
بهرنگ
بهروز
بهری
بهزاد
بوبز
بوستان
بوفالو
بوقلمون
بول
بک
بکارت
بی ادعا
بیتا
بیم
بیمارستان
بیماری
بیماری دوقطبی
بیماری قلبی
بیماری های مقاربتی
بیماری واگیر
بینش
بیهوشی
بیژن
بیکینی
بیثباتی