لغت‌نامه مخفف

مرجع آشنایی با تعاریف و تفسیر کلمات

معنی دایره المعارف

منبعی جامع از اطلاعات در موضوعات مختلف که به ترتیب حروف الفبا سازماندهی شده است....

معنی حماس

جنبش مقاومت اسلامی (حركة المقاومة الإسلامية) با نام اختصاری حَماس یک سازمان اسلام‌گرای سیاسی-نظامی فلسطینی است. این سازمان در سال ۱۹۸۷ به رهبری عبدالعزیز رنتیسی و شیخ احمد یاسین به‌عنوان شاخه فلسطینی...

معنی درنگ

درنگ به معنای تأخیر یا تاخیر در انجام یک کار یا پاسخ به یک سوال یا درخواست است. این واژه معمولاً به موقعیت‌هایی اشاره دارد که کارها به دلیل ترتیب اولویت‌ها یا علل مختلف به تأخیر می‌افتند. درنگ ممکن...

معنی اسم سامان

سامان نام پسرانه‌ای است که به معنای 'نظم و انضباط' یا 'ترتیب دهنده' تفسیر می‌شود. این نام دارای معنای نظم و ترتیب است....

معنی مجازات

مجازات به معنای تنبیه برای جرائم یا تخلفات است. این تعیین معمولاً توسط نظام قضائی یا حکومت انجام می‌شود و به منظور حفظ نظم اجتماعی و اعمال عدالت به کار می‌رود. مجازات‌ها می‌توانند از جمله محرومیت از...

معنی ساعت جفت

ساعت جفت به عنوان یک واژه محاوره‌ای به کار می‌رود و به معنای نمایش زمان با ساعت و دقیقه‌ای که دیگران را به وقتی جفت (مثلاً ۱۲:۰۰ یا ۲۲:۲۲) اشاره دارد. برخی افراد ممکن است به این نوع زمان‌نماها توجه...

معنی نوب

نوب به عنوان یک واژه محاوره‌ای به کار می‌رود و به معنای نوبت یا ترتیب استفاده از چیزی می‌باشد. این عبارت ممکن است در موقعیت‌های مختلف مورد استفاده قرار گیرد، از جمله تعیین نوبت در صف انتظار، استفاده...

معنی آفیش

آفیش به معنای کارهای یا اقدامات ترتیب دادن و تنظیم کردن در یک موقعیت خاص است. این واژه معمولاً در زمینه‌های مدیریت، سازماندهی و برنامه‌ریزی به کار می‌رود. آفیش نمایانگر تلاش‌هایی است که به منظور...

معنی آرایه

واژه‌ی 'آرایه' به معنای ترتیب و تنظیم چیزها در یک ترتیب خاص یا الگویی استفاده می‌شود. این عبارت ممکن است به توصیف هر نوع انتظام یا ترتیب منطقی از اشیاء، اعداد، یا داده‌ها اشاره کند. 'آرایه' در علم...

معنی اغوا

اغوا به معنای ترتیب دادن و کنترل کردن چیزی به منظور تصمیم‌گیری و کشاندن آن به سمتی خاص استفاده می‌شود. این واژه ممکن است در زمینه‌های مختلفی مانند مهندسی، تکنولوژی، یا حتی موسیقی به کار رود. به عنوان...

معنی مترتب

مترتب به معنای "به ترتیب" یا "به ترتیب مشخص" استفاده می‌شود. این واژه به معنای ترتیب دادن به چیزها، رویدادها یا اطلاعات، به نحوی که ترتیب و ترتیب مشخصی داشته باشند، به کار می‌رود....