لغت‌نامه مخفف

مرجع آشنایی با تعاریف و تفسیر کلمات

معنی احتقان بینی

احتقان بینی به وضعیتی اشاره دارد که ناشی از التهاب و پر شدن مجاری بینی با مخاط است. این وضعیت ممکن است علائمی نظیر گرفتگی بینی، سرفه، عطسه، و اشک ریزشی ایجاد کند. علل احتقان بینی ممکن است شامل عوامل...

معنی انسداد

انسداد به معنای بسته شدن یا مسدود شدن یک مسیر یا کانال است. در مفهوم پزشکی، انسداد معمولاً به مسدود شدن کانال‌های بدن مانند رگ‌ها، مجاری هوایی، یا لوله‌های گوارشی اشاره دارد. انسداد می‌تواند علائمی...

معنی بایکوت

بایکوت به اعتراض عمدی به یک شرکت، محصول، یا خدمات به دلیل اعتقادات یا مواضع اخلاقی مخصوص اشاره دارد. این اعتراض معمولاً با هدف تحت تاثیر قرار دادن شرکت و ایجاد فشار برای تغییر رفتارهای آن صورت...

معنی انسداد روده

انسداد روده به وضعیتی اشاره دارد که روده‌ها یا قندهای گوارشی به دلیل موانع مختلفی مثل تومورها، التهاب‌ها، یا جسم خارجی مسدود شده و جریان معمول مواد گوارشی در دستگاه گوارش مختل می‌شود. این وضعیت...

معنی انعقاد خون

واژه‌ی 'انعقاد خون' به معنای پروسه‌ای طبی که در آن خون به صورت طبی توقف جریان دارنده خون و خونریزی ایجاد شده و در نهایت خون درون عروق را متوقف می‌سازد. این فرآیند معمولاً به عنوان روشی برای متوقف...

معنی واندرفول

واژه‌ی 'واندرفول' به معنای بسیار عالی و شگفت‌انگیز استفاده می‌شود. این عبارت ممکن است در تعریف از چیزی یا تجربه‌ای که بسیار دلچسب و شگفت‌انگیز است به کار رود. 'واندرفول' نشان‌دهنده چیزی بی‌نظیر و...

معنی تاکسیک

واژه‌ی 'تاکسیک' به معنای سمی و مضر استفاده می‌شود. این عبارت ممکن است در زمینه‌های مختلفی مانند شیمی، بهداشت عمومی و محیط زیست به کار رود. مواد و مواد تاکسیک ممکن است برای انسان‌ها و محیط زیست...

معنی پوفیوز

واژه‌ی 'پوفیوز' به معنای پخته و ترکیب شده به کار می‌رود. این عبارت ممکن است در زمینه‌های مختلف به کار رود و به معنای ترکیب اجزا و عناصر مختلف برای ایجاد چیزی مشخص استفاده می‌شود....

معنی فمنیست

فمنیست‌ها به افرادی اشاره دارد که برای تضمین حقوق زنان و برابری جنسیتی در جامعه مبارزه می‌کنند. این جنبش اجتماعی و فرهنگی به تعادل قدرت بین زنان و مردان، انتقال نقدهایی نسبت به نهادها و سیاست‌های...

معنی مترتب

مترتب به معنای "به ترتیب" یا "به ترتیب مشخص" استفاده می‌شود. این واژه به معنای ترتیب دادن به چیزها، رویدادها یا اطلاعات، به نحوی که ترتیب و ترتیب مشخصی داشته باشند، به کار می‌رود....